مراسم زار

درباره ی منشا این مراسم اطلاعات زیادی در دست نیست.گویا عقاید مربوط به بادهای زار از راه حبشه به سرزمین های اسلامی راه یافته است. مراسم مربوط به زار و پایین آوردن آن در جنوب ایران غیر از مراسم و آداب و رسومی است که در افریقا یا شبه قاره هند به جا آورده می شود.ولی در هر حال هنوز این معتقدات و آداب و رسوم رنگ و بوی تند آفریقایی خود را از دست نداده اند: تمام باباها و ماماهای اهل هوا سیاه پوست هستند و آوازها و صدای پایکوبی گروهی ساحل نشینان چه در عروسی و چه در عزا هنوز شور و حال افریقایی دارند.
غلام حسین ساعدی می نویسد : اهل هوا کسانی هستند که گرفتار یکی از بادها شده اند و باد ها قواهای مرموز و جادویی را گویند که همه جا بر نوع بشر مسلط هستند.هیچ کس را قدرت مقابله با آنها نیست و آدمیزاد در مقابلشان راهی جز قربانی دادن و تسلیم شدن ندارد.بادها همچون آدمیان مهربان یا بی رحم ,کور یا بینا,کافر یا مسلمانند.وقتی کسیگرفتار یکی از لادهای مرموز شد,باید پیش بابا یا مامای زار برود تا طی مجالس و مراسمی خاص باد را از تن بیمار خارج کنند.بعد از شفا و بیرون رفتن باد از تن بیمار آن شخص در جرگه ای اهل هوا در می آید . بابا های زار معتقدند,اشخاصی که مبتلا به مرض سر درد ,چشم درد یا دل درد می شوند و از طریق توصیه های پزشک بهبود نمی یابند ,یا دوای خانگی مصرف می کنند و درمان نمی شوند , برای درمان باید نزد بابا یا مامای زار بروند.
این مراسم بیشتر در جزیره قشم ,بندر لنگه و جزیره هرمزو بخش هایی از شهرستان میناب معمولا در شب های چهار شنبه انجام می شود .بابای زار عده ای را مامور می کند چوب خیزران به دست بگیرند و دور آبادی و خانه ها بگردند و با این علامت ,زاری ها آگاه می شوند مراسم برگزار خواهد می شد.زنان و مردان لباسهای خود را می پوشند,موهای خود را شانه زده ,عطر مخصوص بر صورت و تن خود می پاشند و برای رقص و بازی زار آماده میشوند.ابتدا دوای مخصوصی که معجونی است از کندرک ,ریحان , گشته(چوبی است که از بمبئی می آورند ),زعفران , هل , جوز و زبان جوجه (گیاهی است که در کوه می روید ) تهیه می نمایند. بابای زار ,شخص مبتلا را به مدت هفت روز در حجاب و دور از چشمان دیگران نگاه می دارد. در این مدت بیمار نباید زن و سنگ و مرغ را ببیند و بطور کلی چشم هیچ زنی ,چه محرم چه نا محرم , نباید بر وی بیافتد و اگر بیمار زن باشد ,بر عکس.فقط بابا یا مامای زار مواظب وی است.در تمام مدت حجاب ,معجون تهیه شده را بر تن بیمار می مالند و مقداری هم به وی می خورانند و عده ای هم که معمولا مردان و زنان سیاه و خوش صدا هستند , با دهل های کوچک و بزرگ خود به پایکوبی می پردازند. قبل از شروع مجلس ,سفره مفصلی پهن می شود و در آن خرما , گوشت و خونی که برای درمان بیمار لازم است چیده می شود .خون سر سفره , خون قربانی است. تا شخص مبتلا خون نخورد ,باد به حرف نمی آید. در هنگامی که رقص و پایکوبی با ریتمهای مخصوص و موزون شروع می شود ,شخص مبتلا با حرکات موزون خود کمکم از حالت عادی خارج شده و از خود بی خود می شود و در حالتی شبیه خلسه فرو می رود.
در این حالت فرد مبتلا به زلان هندی و عربی یا سواحلی صحبت می کند (این افراد ظاهرا در حالت عادی هرگز نمی توانند به زبان هندی یا عربی یا سواحلی صحبت کنند.)
وزن و آهنگ و ریتم موسیقی در مجلس نقش اساسی بر عهده دارد.
شخص مبتلا حال خود را نمی فهمد. در این میان , تنها بابای زار می تواند با وی حرف بزند. او از زار می پرسد که اهل کجاست و اسمش چیست ؟ و برای چه این مرد یا زن را اسیر کرده است؟ زار به زبان خودش (هندی,عربی,سواحلی ) جواب می دهد! آن گاه بابای زار می پرسد ,برای اینکه زار مرکب خود (شخص مبتلا ) را رها کند چه می خواهد و...
مراسم زار گاهی چندین شبانه روز به طول می انجامد و شخص زاری بعد از خلاص شدن ,برای همیشه در جرگه اهل هوا در می آید و به زاری معروف می شود و همیشه باید لباس تمیز و سفید بپوشد و خود را مرتب بشوید و معطر کند ,لب به می نزند و هیچ کار خلافی نکند وگرنه زار دوباره آزارش می دهد . این مراسم دیر زمانی است که در سواحل و جزایر هرمزگان برگزار می شود و در گذشته بسیار مفصل تر از امروز اجرا می شده است.
به زودی عکس های از این مراسم در اختیار شما قرار می دهیم.

هیچ نظری موجود نیست: